مقاله بررسی جامع بحران

دسته بندي : علوم انسانی » مدیریت
مقاله بررسي جامع بحران در 88 صفحه ورد قابل ويرايش

-1: بحران

«مفهوم بحران درعصر حاضر گاهي باعث ايجاد سوالاتي دراذهان عمومي ميگردد. چرا بحران تا اين اندازه فکر بشررا مشغول کرده است. بحران درطول تاريخ مکتوب بشري همواره با انسان بوده و چه بسا که بيش از آن نيز موجود بوده باشد. نسل هاي بشر همواره مجبور به تحمل بحران ها و خسارت ها و صدمات ناشسي از آن بوده و پس از چندي نيزا مشقات آن رهايي يافته و بهبودي حاصل نموده اند و زندگي بشري هم چنان ادامه يافته است»[1]با توجه به پيچيدگي ها و ابهامات اين موضوع، تعاريف متعددي به دست آمده به دليل اين تنوع، رسيدن به يک تعريف همه جانبه و واحد دشوار است. که بعضي از اين تعاريف به صورت زير بيان شده اند:

«ريشه واژه ي «Crisis» از کلمه يوناني «krinein»به معني نقطه عطف «Turning point»به خصوص درمورد بيماري است و همچنين به معني بروز زمان خطر در مورد مسائل سياسي – اقتصادي است، درعين حال، بحران به عنوان نقطه ي حساس «critical point» تلقي مي شود که درنهايت ممکن است ناشي از يک تحول مناسب يا نامناسب باشد، مانند مرگ و زندگي – دشمني و دوستي- تعادل يا ناپايداري درروابط بين کشورها و ...»[2]

«حادثه اي که به طور طبيعي و ياتوسط بشر به طور ناگهاني و يا به صورت فزاينده به وجود آيد و سختي و مشقتي را به جامعه ي انساني تحميل نمايد»[3]

«اصولاٌ بحران وضعتي است که طي آن روش هاي معمول و متداول مواجهه با مشکلات و مسائل فاقد کارآيي باشند.»[4]

«ازديد سيستميک يک بحران عبارتند از وضعيتي که نظم سيستم اصلي يا قسمت هايي از آن را که ما سيستم فرعي مي ناميم مختل کرده و پايداري آنرا به هم مي زند»[5]
«واقعه پيش بيني نشده است که به دليل اضطراب وفوريت بايد موردتوجه فوري قرارگيرد، زيرا، عدم توجه ورسيدگي بلافاصله به آن، موجب وخيم تر شدن اوضاع مي شود.»[6]
«بحران را ميتوان شرايطي غيرعادي دانست که درآن مشکلات ناگهاني و پيش بيني ناپذير پديد مي آيند و درچنين شرايطي ضوابط و هنجارها و قوانين مرسوم ديگر کارساز نيستند.»[7]

1-1-1: انواع بحران

کارشناسان مديريت بحران انواع بحران ها را به صورت هاي زير دسته بندي و تعريف کرده اند: يکي از اين دسته بنديها به صورت نموداري است که محور افقي آن، بحران هاي داخلي و خارجي را ازهم متمايز مي سازد و محور عمودي، بحران ها را ازحيث ماهيت فني بودن يا اقتصادي بودن دربرابر اجتماعي يا سازماني بودن تفکيک ميکند. به اين ترتيب 4 وضعيت کلي در اين نمودار ديده ميشود که براي هر وضعيت کلي نمونه هايي ذکر شده اند:همانطور که درنمودار فوق ديده مي شود، سوانح طبيعي ازجمله زمين لرزه در وضعيت بحران هاي فني – اقتصادي خارجي قرار دارند. که اين نوع بحران دراين تحقيق مورد بررسي قرار گرفته است.

«دردسته بندي ديگري محققان چهار نوع بلايا را شناسايي نموده اند:»

الف) طبيعي : مانند زلزله – سيل –طوفان – آتشفشان – خشکسالي –موج هاي دريايي ناشي از زلزله – گردبادهايي استوايي-شکاف زمين – آتش سوزي طبيعي جنگل ها و بيشه ها

ب) انساني: مانند جنگ-شورش هاي اجتماعي

ج)تکنولوژي : مانند انفجار نيروگاه هاي اتمي

د) اکولوژي : مانند آلودگي هاي وسيع کره زمين و آلودگي هاي جوي ومحيط زيست»[8]

«با توجه به دسته بندي بالا، بلاياي طبيعي همانند بحران هايي که توسط خود انسان ايجاد مي شوند باعث ايجاد تلفات انساني، خسارت هاي اقتصادي و اجتماعي ميگردند و از اين بابت صدمات قابل توجهي را –محيط زيست وارد مي سازند. بشر درطول ساليان متمادي تا حدودي آموخته است که چگونه بابحران هاي طبيعي روبرو گردد، اماخطرات اين گونه بحران ها همواره جوامع انساني تهديد نموده و صدمات و خسارت هاي عمده اي را در مواقع بروز به اين جوامع تحميل مي نمايند.»

+ منبع: . فريبرز ناطقي الهي: «مديريت بحران زمين لرزه ابرشهرها با رويکرد به برنامه ي مديريت بحران زمين لرزه شهر تهران»، تهران، پژوهشگاه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله ، 1379،ص 10و 11

1-1-2: آثار وخصوصيات بحران

تجزيه و تحليل اثرات ناشي از بحران هاي مختلف با توجه به شرايط محلي، داراي اهميت بسيار زيادي براي مديران مسئول بحران ها مي باشد، زيرابا انجام چنين بررسي هايي مي توان بسياري از نيازهاي لازم وضروري مطرح درمواقع بروز بحران را ازقبل مورد شناسايي قرارداده و تشريح نموده و اين امر، به خصوص دررابطه با پيش بيني اقدامات اساسي مورد نياز دربخش هاي «امدادرساني» و «بهبودي» داراي اهميت به سزايي مي باشد.

«به طور کلي اثرات و خصوصيات بحران را ميتوان درسه بخش زير طبقه بندي نمود:

الف- سطح جهاني: تازماني که پيش گيري هاي لازم و ضروري درموردبروز بحران ها و کاهش اثرات مخرب آن ها در سطح جهاني به حد متعادف و قابل قبولي نرسد، اثرات ناشي از بحران ها کماکان زندگي بشر و جوامع را تحت الشعاع قرار خواهد داد»[9]

ب«سطح ملي: اثرات بحران دراين بخش – بصورت هاي زير است:

- ازدست رفتن دارايي هاي موجودملي به صورت هاي مختلف

- تخصيص دادن منابع و عزم ملي جهت بهبودي و بازسازي اوضاع و شرايط پس از وقوع بحران به جاي تخصيص دادن منابع ملي جهت توسعه ي اقتصاد ملي.

درواقع کشورها نياز مبرمي جهت تهيه و تنظيم طرح هاي جامع مديريت بحران درچارچوب کلي سيستم مديريت بحران به منظور مقابله با هرگونه خطرات ناشي از بحران هاي مختلف را دارند»[10]

ج- مديريت عملي بحران : درمجموع به بررسي منابع موجود و نيازهاي واقعي اجرايي مديريت درشرايط بحراني و در سطوح مختلف دولت پرداخته و با توجه به محدوديت منابع و همچنين به منظور جلوگيري از تشکيلات و سازماندهي اضافي، بهترين راه حل هاي ممکن را ارايه مي نمايد.»[11]

به طور ساده تر بحران ها اثرات عمومي خود را به صورت زير نشان مي دهند:

فوت، آسيب ديدگي ، خسارت وازدست دادن دارايي، خسارت و نابودي مواد و محصولات غذايي، قطع جريان توليد، قطع روند عادي زندگي، نابودي وضعيت معيشتي، قطع روند عادي ارايه ي سرويس هاي ضروري، خسارت ديدن تاسيسات زيربنايي و سيستم هاي دولتي، خسارت اقتصادي درسطح ملي، اثرات ثانويه ي رواني واجتماعي.



I) پيش از بحران :

1- پيش بيني: پيش بيني زمان، مکان و شدت وقوع زلزله؛ پيش بيني عواقب زلزله، آسيب پذيري، آسيب رساني و خطرات ناشي از آن درکليه ابعاد.

2- پيشگيري: اقدام عملي جهت رفع کامل خطرات ناشي از زلزله.

3- کاهش آسيب پذيري: کاهش آسيب پذيري انسان، زيستگاه وجامعه وي درمقابل خطرات غير قابل اجتناب.

4- کاهش آسيب رساني: کاهش آسيب رساني مصنوعات بشر بر اثر زلزله.

5- آمادگي: اتخاذ تدابير لازم و انجام اقدامات عملي جهت ايجاد آمادگي رويارويي موثر و سريع با بحران ناشي از زلزله درمردم و مسئولين از طريق برنامه ريزي عملياتي، سازماندهي، آموزش و آماده شاطس امکانات فيزيکي و اطلاعات.

II) آغاز بحران :

«الف) مصونيت : به کارگيري راهکارهاي عملي فرار از خطرات زلزله جهت کاهش آسيب پذيري و آسيب رساني.

ب) هشدار : اعلام خطر ووضعيت غير عادي به مردم و مسئولين جهت آغاز برنامه عملياتي مقابله با بحران.

ج) آغاز بسيج: انتخاب نمونه بسيج نيروهاي لازم جهت مقابله بابحران و آغاز شکل گيري سازمان مربوطه و ارتباطات لازم»

3.4) راهبردهاي[12]جامع پيشنهادي مديريت بحران ناشي از زلزله

راهبردهاي جامع پيشنهادي مديريت بحران ناشي از زلزله که کليه فعاليتهاي مربوطه راجهت خواهندبخشيد عبارتنداز:

حداکثر تاکيد وفعاليت درزمينه پيش بيني، پيشگيري، کاهش آسيب پذيري و آسيب رساني و آمادگي
پرهيز ازايجاد سازمانهاي موازي و غير ضرور
تاکيد برجامع نگري نسبت به سوانح
ايجاد حداکثر همخواني بين راهبردهاي جامع مديريت بحران ناشي از زلزله و راهبردهاي توسعه
حداکثر استفاده از تلاش و مشارکت مردم و سازمانهاي محلي درحوزه بحران و تاکيد برخود اتکايي جوامع
حداکثر استفاده ازمنابع موجود درداخل کشور جهت امداد، جبران خسارات و بازگشت به وضعيت عادي.

3.5) فعاليتها و اقدامات مربوط به مديريت و بحران ناشي از زلزله و خطمشيهاي اجرايي.

به منظور تسهيل هرگونه اقدام درجهت مديريت کارا و اثر بخش بحران ناشي از زلزله- ازجمله برنامه ريزي و سازماندهي- لازم است ريزفعاليتهاي مربوطه وخط مشيهاي اجرايي درچهارچوب زماني وعملياتي پيش گفته بررسي و تعيين گردند.

قالب کلي طرح فعاليتها و خط مشيهاي اجرايي به صورت زير خواهد بود:

... مرحله :...،

..عنوان اصلي؛...،

.فعاليت اصلي : (شماره فعاليت اصلي)...،

.ريزفعاليت ها:

شماره –شرح ،

خط مشيهاي اجرايي:

شماره –شرح .

برخي فعاليتهاي ذکر شده دراين بخش بايد به صورت مجرد، برخي ديگر در

3.2.3) اثرات زلزله برجامعه انساني [13]

1- فلج شدن ناگهاني اقصاد محل آسيب ديده و مناطق مرتبط با آن،

2- جابجا شدن جمعيت وافزايش مهاجرتها

3- درهم ريختگي نظامهاي اداري معمول درجامعه

4- فلج شدن نظم معمول درجامعه

5- پديد آمدن جوعزا و اندوه و پيامدهاي ناشي از آن

6- سردرگمي مردم و مسئولين جامعه درمقابل بحران

7- ازبين رفتن يا کاهش درآمد عمومي جامعه

8- ازبين رفتن يا کاهش توان توليدجامعه

9- ازبين رفتن يا کاهش ذخاير مواد اوليه، واسطه يا ساخته شده و مصرفي

10- افزايش نيازمنديهاي عمومي و سطح تقاضاي تقريباٌ يک شکل

11- ايجاد امکان شيوع بيماريهاي واگيردار

12- ازبين رفتن يا کاهش تامين اجتماعي

13- افزايش بزههاي اجتماعي بخصوص سرقت وفساد

14- کاهش فعاليتهاي اقتصادي مولد وافزايش بيکاري

15- ايجاد کمبود کالا وافزايش تورم وقيمت کالاها

16- ازبين رفتن يا محدود شدن بخشي از بازار مصرف براي برخي از کالاها و خدمات

17- ايجاد اختلال درپيشرفت برنامه هاي توسعه منطقه اي و ملي

18- خنثي شدن برنامه هاي توسعه اجراشده

19- ايجاد نياز به دريافت کمکهاي فيزيکي و فکري وانساني ازکشورهاي خارجي

20- ناکامي در نظارت برصحت هزينه نمودن وجوه مربوط به مقابله بابحران و توزيع امکانات و اعتبارات

21- ايجاد اثرات زيانبار اجتماعي به دليل تمرکز دهي ساکنان مناطق زلزله زده

22- پديد آمدن آشوبهاي محلي درمواردي که برخورد با بحران به صورت صحيح انجام نگرديده يا اطلاعات درست به مردم ارائه نشده است.

رفتار جمعي آسيب ديدگان و بازماندگان يک زلزله (يا سانحه بطور اعم) از مسائلي است که درآن اختلاف نظر وجود دارد. دراين ميان جاي يک تحقيق جامع با توجه به شرايط کشور ايران بسيار حالي مي نمايدچرا که چگونگي رفتار جمعي آسيب ديدگان برنوع ساختار سازماني و برنامه ريزي جهت مقابله با بحران ناشي از زلزله عميقاٌ تاثير ميگذارد. به هر حال چند نمونه از نظرات ارائه شده دراين زمينه

2-ازبين رفتن ياکاهش سطح خدمات عمومي شامل :

- تهيه و توزيع ملزومات دارويي و بهداشتي،

- خدمات حمل و نقل عمومي

- خدمات آتش نشاني

- خدمات آموزش و پرورش

- کليه خدمات رفاهي دولتي

- کليه خدمات رفاهي غير دولتي

4-ايجاد آلودگي هاي شيميايي براثر انتشار مواد آلوده کننده در آب ، خاک و هوا

6-درهم ريختن مجاري عادي فعاليتهاي روزمره مردم درشهر (تهيه مايحتاج، حمل و نقل و ...)

د) کرختي رواني[14]

بازماندگان حوادث و سوانح همواره از ضعف و اختلال دراحساسهاي خود رنج مي برند. «بي احساسي عاطفي[15]» انزوا و افسردگي دراين گونه افراد آشکار است. کرختي رواني احتمالاٌ مهمترين نشانه پس از حوادث است.

ه)روابط اجتماعي ناسالم وناتواني درمهار خشم:

اغلب پس از يک حادثه افراد براي شکستن موازين اجتماعي و رفتارهاي خشمگينانه و تجاوز کارانه آمادگي بسياري مي يابند.

و) جستجو براي درک معنا:

چنين به نظر مي رسد که بازماندگان يک فاجعه خود را ناگزير ازجستجوي معناي آن مي بينند و به دنبال دلايلي براي وقوع آن واينکه چرا چنين فاجعه اي براي آنان رخ داده است مي گردند؛

15- ازديگر مسائل رواني که ممکن است براي بازماندگان زلزله پديد آيد مي توان به موارد زير اشاره نمود:

الف) ترس از دست دادن مجدد ديگران موجب مي شود که فرد عواطف مثبت خود را محدود و انکار کند واز اين رو به تنهايي روي ميبرد. بازماندگان زلزله بسياري از اوقات اميد خود را به آينده ازدست مي دهند و قادر به پيگيري برنامه هاي پيشين خود يابرنامه ريزي براي آينده درمورد تحصيل، ازدواج و انتخاب شغل نيستند و زندگي را به دفع الوقت ميگذرانند. خشم دائمي، بي خوابي، ناتواني درتمرکز فکر، نگراني و گوش به زنگ بودن دائمي و پريدن از جا بر اثر کوچکترين محرک، زندگي بازماندگان را دشوار مي سازد. درصورتي که فرد، تنها بازمانده خانواده خود باشد، نشانه ها شديدتر است و احساس گناه دراين مورد که او زنده مانده است درحالي که عزيزان او مرده اند ويااين فکر که ميتوانسته براي آنان کاري کند اما نکرده است، مسئله را پيچيده تر مي سازد.

ب)بازمانده فاجعه علاقه خود را به فعاليت ازدست ميدهد. مجاري سازمان يافته فعاليت او درهم مي ريزد. زلزله ويژگي هاي محيط مانوس فرد رادرهم مي ريزدو دگرگون مي سازداز اين رو روشهاي انطباقي گذشته که متناسب بامحيط مانوس بوده کفايت نمي کند. زلزله و مصائب ناشي از آن نظم و ترتيب زندگي عادي فرد را که متناسب با تحمل فيزيولوژيک اوست برهم مي زند، فرد مصيبت ديده درمحيطي آشفته با خستگي، اضطراب و ملال دائمي زندگي مي کند و ازروابط عادي انساني و فرصت بر اي استراحت کامل محروم مي ماند. دراين موارد آنچه فراوان ديده مي شود پسرفت وسير قهقرايي به دورانهاي اوليه رشد رواني درزمان کودکي به صورت نياز به وابستگي شديد، ناتواني درصحبت کردن، ناهماهنگي دراعمال، تحريک پذيري و تمايل به پرخاشگري است.

ج) کودکان به اين دليل که هنوز روشهاي دفاعي رواني شايسته درآنان رشد نيافته است ونيز سالمندان به اين دليل که روشهاي انعطاف ناپذير داشته و از نظر جسمي نيز ناتوان هستند، دربرابر سوانح طبيعي آسيب پذيرتر هستند.

د) ترس بيمارگونه ازتکرارفاجعه ممکن است سبب ناتواني فرد درامور شغلي و اجتماعي شود.اعتياد ازعوارض احتمالي وعمده اين تجارب فاجعه آميز است.

ه) کودکان بازمانده ازفاجعه ممکن است مهارتهاي تازه آموخته شده خود همچون تکلم و کنترل ادرار و مدفوع را از دست بدهند.

به دليل نحوه تفکر خاص درسنين پيش ازمدرسه، اين کودکان گاهي خود را مسبب فاجعه مرگ پدر ومادريا فقدان آنهارا دليل بر طرد خود و بي ارزشي خويشتن مي پندارند.افسردگي آنان به صورت لجبازي، منفي کاري و پرخاشگري تظاهر مي کند. کودکان درسنين مدرسه به علت عدم تمرکز فکري ممکن است دچار افت شديد تحصيلي شوند.



«مرحله ي سوم هرچه کوتاهتر باشد موفقتر خواهد بود و دربيشتر تجربيات گذشته بين تجربيات گذشته بين دو تا 3 هفته به طول انجاميده است.اين مرحله پلي است بين ضربه ي ناشي از زلزله و آغاز مرحله ي چهارم که درحقيقت فرآيند سازمان يافته بازگشت به وضعيت عادي است.»[16]

هر يک از اقدامات مديريت بحران درمرحله حين بحران به شرح زير است:

III)حين بحران :

«1- کنترل بحران وتحديد دامنه آن: اقدام سريع و موثر جهت نجات جان مصدومين و بازماندگان، جلوگيري از وقوع يا گسترش خطرات ثانويه زلزله نظير آتش سوزي، سيل و ... تامين غذا، آب، پوشاک، سوخت، سرپناه اضطراري وسايل اوليه زندگي و بهداشت براي بازماندگان با استفاده از بهينه ازمنابع .

2- استقرار نظم درجامعه: ايجاد يک سيستم معمولي و منظم درزندگي مردم؛ راه اندازي فعاليتهاي روزمره مردم نظير پخت و پز، رفت و آمدو ...؛ تعيين شيوه کسب درآمد براي افرادي که شغل يا سرمايه خود را ازدست داده اند؛ راه اندازي واحياي تسهيلات و خدماتي که براي زندگي مردم وحيات اجتماعي از اهميت بالايي برخوردار هستند.

3- ارزيابي دقيق دامنه بحران: ارزيابي دقيق ميزان خسارات وارده براثر زلزله درکليه ابعاد.
دسته بندی: علوم انسانی » مدیریت

تعداد مشاهده: 1874 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 88

حجم فایل:78 کیلوبایت

 قیمت: 24,900 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی: